یک.
کامو
در یادداشتها، دقیق یادم نیست کدام جلد -نقل به مضمون- مینویسد، وقتی
فیلسوفی بعد از سالها از عقیده خود بر میگردد را پس میزنند و فراموش
میکنند، ولی به عقیده او (کامو) حالاست که باید فیسلوف را دریافت، و واقعا
به او گفت فیلسوف.
دو.
داوکینز
هم در پندار خدا یا یکی از مقالاتش -نقل به مضمون از خاطرهاش در دوران
جوانی مینویسد. استادی داشت که ۱۵سال تمام فکر میکرد فلان باکتری تاژک
(؟) ندارد، ولی استادی از آمریکا مقوله فوق را اثبات کرد و استاد بعد از
پایان کنفرانس، میگوید که آقای فلانی (همان آمریکایی) مرا از جهالت خویشتن
آگاه ساخت.
سه.
شایگان در گفتگو با شرق هم از تغییر خود سخن میگوید ولی نه رسمی. میگوید: (خوشبختانه منبع دم دست بود): «من دایم در تحولم، فکرم ایستا نیست. البته در ایران پذیرش «تحول فکری»
برای هموطنهای ما بسیار مشکل است، برای همین هنوز حافظ و مولوی میخوانیم
و هنوز بزرگترین متفکران ما مربوط به صدها سال پیش هستند. برای من خیلی
عجیب است که هنوز بزرگترین متفکران ما، شاعرانمان هستند و تازه
جدیدترینشان که حافظ باشد هفتصد سال با ما فاصله دارد. البته نه اینکه
اینها آدمهای بزرگی نباشند، سوءتفاهم نشود.»
آخر.(آپدیت شد)
یکی از اصول
داروین، اصل حرکت هست که میگوید در دنیای جاندار همه چیز در حال دگرگونی است. ثبات دائم وجود ندارد: شدن. فلان جانور شد، نه اینکه بود!
زنده
ماندن ما هم به همین اصل وابسته است، بدن ما همیشه در حال شدن هست، هر چند
وقت یک بار سلولهای بدن ما از نو میشوند، یعنی دیگر «من» ِ قبلی وجود
ندارد! وقتی یک نفر را بعد از مدتی میبینیم، اویی که قبلا دیده بودیم
نیست.
هراکلیتوس بود که میگفت همه چیز مداوم در حال سیالیت است.
ما
فقط بدنی که داریم نیستیم، یک مشت سلول اتفاقی از سر جبر طبیعت! یک چیزی
هم داریم به اسم ذهن. همان طور که بدن ما در حال شدن است، ذهن ما هم
میشود. یعنی در کنار فرگشت(تکامل) زیستی و سلولی، فرگشت ذهنی و فرهنگی هم
داریم، چیزی که داوکینز به آن ممتیک میگوید.
همان طور که بدن میشود، باید گذاشت ذهن هم این شدن را تجربه کند. بدن هر
روز «میشود» چون اگر نشود میمیرد، نابود میشود، خلاصه اینکه بدن، بر
خودش هیچ تعصبی ندارد! چون اگر تعصب کند و از خودش غیرت؟ نشان دهد، در عرض
چند ثانیه....
پ. ن: ۱.با تشکر از دوستی که ایده رو داد...۲. چه جوری که ما با عدم تعصب بدن آدمای اطرافمون مشکلی نداریم و با بدن بیغیرتشون؟ با احترام کامل برخورد میکنیم.. ولی ذهن بیتعصب شون رو بعد تغییری پس میزنیم؟