۱۳۹۳

چه جنایت‌ها، به‌نام فرهنگ و برای فرهنگ...

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۱۹ ۰ نظر
sad mim

شهر خاموش

کیهان کلهر در مصاحبه‌اش گفته بود که این آهنگ را به‌یاد حلبچه ساخته است. به‌یاد کودکان حلبچه. ولی شخصا اعتقاد دارم شهر خاموش، یک نوع مرثیه است، مرثیه‌ای برای بشریت، برای تمام جنایت‌های بشری.
کاش همه دیکتاتورها و قصابان جهان، قبل از اعلان جنگ، زدن دکمه شلیک موشک، ماشه یا کشیدن صندلی از زیر پای یک اعدامی و هزاران تصمیم دیگر کمی آهنگ را گوش می‌دادند.حتی خود ما، مایی که گاهی دیکتاتور می‌شویم و دیکتاتور می‌سازیم.
این آهنگ را باید خیلی زودتر از این‌ها شنید. قبل از شنیدن طبل جنگ، صدای سوت خمپاره، گلنگدن، آژیر خطر، غرش موشک، صدای رگبار آک.۴۷! صدای تیر خلاص.
شاید اگر الان آقای کلهر این آهنگ را می‌ساخت، تقدیم می‌کرد به سوریه، مردم سوریه، کودکان سوریه. نمی‌دانم، شاید آفریقا، کودکان سومالی، یا حتی بچه‌های همین خیابان‌های شهر.
آهنگ شهر خاموش، کیهان کلهر با همکاری گروه بروکلین رایدرز ، سال ۲۰۰۸
گوش دادن در یوتیوب، تورنت، مدیافایر
عنوان پوستر: Make some noise for human rights، از کشور مجارستان به سفارش عفو بین‌الملل.

۲۵ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۱۰ ۰ نظر
sad mim

در ستایش فرهنگ

به احتمال زیاد(چون دقیقا نمی‌دانم)در جلسات هیئت دولت بیشتر مباحث اقتصادی مطرح می‌شوند. پس بیشتر کارها با مسئولین تجاری و اقتصادی است. سوال: نقش وزیر فرهنگ چیست؟ مثلا نباید طرح جاری را با اصول فرهنگ اقتصادی یک بررسی ساده کند؟

در دولت قبلی دو کار اقتصادی صورت گرفت گه زیان‌های فرهنگی آن بعدا معلوم شد. یکی پول نقد و دیگری مسکن مهر.

از نظر تاریخ فرهنگی، ما ایرانی‌ها یک جامعه خاص هستیم. کاتوزیان گفته بود یک جامعه کوتاه مدت. از این منظر که در مسائل اقتصادی احساس امنیت نمی‌کند و علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری بلندمدت ندارد.

رفتارهار اقتصادی جامعه توسعه‌بخش نیست. پول‌های اضافی خرج خرید سکه و.. می‌شود تا یک سرمایه برای تولیدی یا شرکت. ساده‌تر: یک جامعه مصرفی. احتمالا اگر وزیر فرهنگ دولت قبلی مقداری از این فرضیات ساده آگاهی داشت، و درباره طرح یارانه‌ها یک تحقیق فرهنگی صورت می‌گرفت، مسائل بعدی پررنگ‌تر نمی‌شد.

اما مسکن مهر چه‌طور.در فازهای اول به مشکلات فرهنگی و اجتماعی حاصل از جمع شدن خانواده، آن هم از نوع ایرانی اصلا توجه نشد. نمونه دم دست آن هم تهران بود. مشکلات آپارتمان‌نشینی با این همه تبلیغ و تذکر. دقت داشته باشید که رییس‌جمهور سابق، خود شهردار همین شهر بوده است.

و اما دولت آقای روحانی. می‌توان جور دیگری نتیجه گرفت. هیئت دولت یازدهم مردمی نیستند. اهل گرفتن کوپن و ایستادن در صف نبودند. به‌قول معروف ویژه‌خوار. اما در اصل زیادی خوش‌بین بودند. بالاخره بیشتر مردم قشر متوسط هستند.

اگر قبل از اجرایی شدن سبد کالا، یک روند شناسی با کمی آینده‌نگری در رفتار مردم می‌شد، طبعا رییس‌جمهور مجبور به عذرخواهی نمی‌شد. این عذرخواهی معلول عدم بررسی فرهنگی طرح سبد کالا بود: نبود نگاه فرهنگی در برنامه‌های کلان دولت.

خلاصه، یک مدل‌سازی فرهنگی چیز بدی نیست: سنجیدن تبعات رفتاری و فرهنگی طرح ایکس

۰۲ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۴۰ ۰ نظر
sad mim

حناوی و شرکا

۱.
برچسب اطلاعات کاپشنی(سویشرت) که همین الان تنم هست نوشته:« انتاج حناوی و شرکا...صناعه سوریه»(Made in Syria). دوستی چند سال پیش آورده بود.

۲.
بازاری را که از آن‌جا خریده بود، می‌دانم نابود شده است. تلویزیون نشان داد. نمی‌دانم آیا حناوی و شرکا هنوز فعالیت دارند یا...

۳.
بحث اصلی همین است. آیا من، یک ایرانی، نقشی در نابودی آن بازار و شرکت داشته‌ام یا نه؟
باید قبول کنیم که در سرنوشت سوریه دخیل هستیم. یکی از دلایل ادامه کار بشار اسد با این جنگ، دوستی استراتژیک‌اش با ایران و حزب‌اله لبنان است. تحلیل‌گران اصولگرا هم با افتخار اعلام می‌کنند سوریه، محل جدید تقابل(جنگ) ایران و اسراییل(غرب) است.

۴.
به‌جای بشار اسد در تصویر بالا، ملت سوریه را تصویر کنید.

۱۹ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۵ ۰ نظر
sad mim

ما شهیدان زنده...

عده‌ای هم هستند که برای شنیدن کلام خدا، دست به شکنجه دیگران می‌زنند تا آن لحظه‌ای که قربانی در عین زنده ماندن، مرگ را تجربه کند. می‌گویند در این لحظه است که خدا را می‌بیند، می‌شنود. این موضوع اصلی فیلم شهدا(Martyrs) است.
عده‌ای هم هستند که برای رفتن به بهشت آن خدا، زندگی دیگران را جهنم می‌کنند. این زندگی ماست.
۲۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۲ ۰ نظر
sad mim

به یاد میس کاترین

آموزشی(سربازی) فقط یک چیز می‌چسبد: همینگوی.

۲۲ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر
sad mim

زندگی‌های موازی

صبح‌ها، ساعت هفت، اتوبوس، مترو، محل کار.
چند وقتی هست که در اتوبوس یک دختری را همیشه می‌بینم. جلو و همیشه هم ایستاده. هم‌دیگر را دیده‌ایم، ناخواسته! چشم در مقابل چشم، آن هم بیشتر مواقع. لبخند؟ نمی‌دانم. آن قدر خوابالو و گیج و مست سیگار هستم که حواسم به کنش‌هایم نیست.
شاید اگر موراکامی بود جور دیگری می‌نوشت . دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح‌های گرم تیرماه، تهران!

۲۳ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۵ ۱ نظر
sad mim

نفهمیدم شیرینی خورد یا نه.

خیابان اصلی: شلوغ؛ طرفدارهای روحانی کاغذ و شکلات پخش می‌کردند، طرفدارهای قالی‌باف سی‌دی و شربت. چند کاندیدای شورای شهر هم شیرینی و گل و پوستر. من و دوستم هم کنار همان خیابان شلوغ: برای گزارش عکس می‌گرفت.

با صدای گرفته و خجالت‌زده‌ای گفت:«فال می‌خری؟»

هم سن و سال‌هاش همان حوالی گل می‌دادند، شربت می‌خوردند و شیرینی پخش می‌کردند. می‌خندیدند.

بعدنوشت: این عکس

۳۱ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۷ ۰ نظر
sad mim

ندای وظیفه

{ }

برادران کارامازوف - داستایوسکی

این‌ها هر غلطی که می‌خواهند بکنند، توجیه خدمت به جامعه را تحویل می‌دهند.

۱۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۱ ۰ نظر
sad mim

Input مهم نیست...

....آن انگشت سبابهٔ استامپ خورده‌ای که رو به دوربین می‌خندد و از مشارکت سیاسی خود شادان است، معلوم نیست تا فیهاخالدون چند عده رفته! معلوم نیست آن دست صاحب اثر، اثر بی‌شعوری! چند نفر را در مترو هل داده است. معلوم نیست حق چند نفر را در صف نان و اتوبوس و... پایمال نکرد است. معلوم نیست..... که مهم نیست!

۱۲ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر
sad mim