«دیکتاتور رفته، دیکتاتوری نرفته»؛ این را نویسندهای برای تشریح تونس گفته است، تونس بعد از انقلاب.
از آن جملههایی است که یادم نمیرود، تفسیری است برای تونس، برای ما! برای مصر در حال حاضر و شاید کلا برای ما شرقیها.
تاریخ انقلابها در کشورهای شرقی جالب است. به تعبیری، هر انقلابی و هر تغییری، جهنم به بهشت(وضع بهتر) بود اما ، از جهنم به جهنم شد، نهایتا. به قول ایوان کالیما در روح پراگ:«...غالبا این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد میکنند، بلکه صرفا نیروهای شر متفاوتند که با همدیگر برای سلطه بر جهان رقابت میکنند.»
آیا این مسئله ژنتیکی است یا ناخودآگاه جمعی؟ چهطور است که آنها در وجودشان نوعی «فرعون» حکومت میکند و در مای ایرانی یک «رضاشا»!