
روزنامه شرق(+)
امروز، ۱۲فوریه، تولد چارلز داروین هست که به همین مناسبت، روز داروین نامگذاری شده است.
اینکه داروین و داروینیسم چه میزان اهمیتی دارند را ابتدا باید در واقعیتی به نام فرگشت(تکامل) دید. به همین جهت، وبلاگی به نام "روز داروین" را راه انداختم تا علاقهمندان به فرگشت مطالبی را که قبلا درباره آن به زبان فارسی گفته شده است را یکجا مشاهده نمایند.
بعد نوشت:
سه سال بعد از نگارش این مطلب هنگام انتقال از بلاگفا به بیان: میتوانید اصل پروژه را در سایت آگاهی ببینید.
تا این عکس را که آقای اولدفشن در وبلاگشان گذاشته بودند، دیدم، ناخودآگاه یاد مایلز و پیلار افتادم.
دو شخصیت سانستپارک پل استر، که مهمترین وجه تشابهشان از بین خیلی چیزها-بدبختی و دربهدری!- کتاب بود.
اسمش پیلار سانچز است، شش ماه پیش او را در پارک ملی دید، کاملا تصادفی، عجیب و غریبترین برخورد ممکن در عصر یک روز اواسط می. دختر روی چمن نشسته بود و کتاب میخواند، او هم سه-چهار متر آنطرفتر روی چمن نشسته بود و کتابی میخواند، اتفاقا کتابی که میخواند، همان کتابی بود که او میخواند، با همان چاپ جلد نرم: گتسبی بزرگ.
و بعدها شاید داستان اینگونه ادامه مییافت:
وقتی پیلار به سن قانونی رسید، همزمان شد با اعتراضات جنبش اشغال والاستریت و دیگر لازم نبود مایلز در اماکن عمومی با او محتاطانه رفتار کند. صبح، مایلز، پیلار، بینگ، آلیس، الن و جمعی از آشنایان و همراهان قدیمی به سمت تجمعات روبروی والاستریت راه افتادند. همگی طبق توافقی که شب قبل در جشن تولد پیلار کرده بودند، قرار شد فقط یک سری وسایل ضروری-مثل کیسه خواب، لباس گرم، کتاب و یک چادر- بیاورند.......